سفارت پاداش خیانت

 

سیاست خارجی مجموعه ی از رهنمودهای میباشد که در قبال سرزمین، مردمان و اشیای بیرون مرزی اعمال میشود. معمولا اهداف سیاست خارجی را تضمین امنیت کشور، حفظ استقلال، صیانت از حق خودمختاری، رشد رفاه همه جانبه و تلاش برای نگهداشت و نیز افزایش جایگاه و پرستیژ یک کشور بیان کرده اند. از میان پدیده های مهم تاثیر گذار در تعیین مشی سیاست خارجی، جغرافیای یک کشور، تاریخ و فرهنگ آن، رشد اقتصادی، منافع ملی، مورال و روحیه ملی، ساختار سیاسی، ساختار اجتماعی و نیز اهمیت افکار عمومی یاد کرده اند.

بدون شک دیپلماسی به عنوان مهمترین ابزار، مسئولین را در راستای نیل به اهداف سیاست خارجی یک کشور کمک می نماید. از دیپلماسی به عنوان هنر ارتباط میان کشورها و یا هم دستگاه پالیسی ساز و اجرا کننده پالیسی ها تعریف شده است. افراد شاغل در این دستگاه وظایف نمایندگی، مذاکره، جمع اوری اطلاعات، گزارش دهی و دفاع از منافع ملی را به دوش دارد. آنها باید هنر مدیریت بحران را بداند، با پیدا کردن راه حل برای مشکلات آشنایی داشته باشد، چگونگی تعامل با یک فرهنگ کاملا متمایز را قبلا هیجی کرده باشند، در فن مذاکره و چانه زنی عالم باشند و در اخیر صرف دیپلمات بودن خود را به ارائه خدمات کنسولی مختومه ندانند.

افغانستان اگر امنیت ندارد، استقلالش جای سوال دارد، خود مختاری در اینجا مفهوم نا آشناییست، مگر با فرستادن ادمهای بد نام و بد کاره به جایگاه و پرستیژ نداشته خود صدمه ی بیشتر وارد نمی کند؟ اگر خیال میکنیم که دنیا از تقرری ها و سابقه سفرای گماشته شده بیخبر است، خیال باطل را در سر میپرورانیم. دهاتی هندی که در دورترین نقطه از هند با نام وزیر دفاع و رییس ارتش ما آشناست، امریکایی و اروپایی با دسترسی به سی ان ان، فاکس نیوز، بی بی سی و صدها پایگاه خبری، صد البته با این چهره ها آشناست.

اگر جغرافیای ما بد، تاریخ و فرهنگ ما بد نام شده اما غنی، رشد اقتصادی ما غیر قابل تعریف، منافع ملی ما فدای جناح بازی های درونی، روحیه ملی ما ضعیف، ساختار سیاسی ما شکننده، اجتماع ما گسل دار، پس چرا پروای افکار عمومی را نمیکنیم که همه برافروخته، داغدار در غم عزیزان و خواستار به محاکمه کشیده شدن سهل انگاران است؟ انها توقع داشتند تا به جای اهدای لوح تقدیر و بخشش سفارت خانه ها، مقامات عزل شده محاکمه می شدند و جواب پس میدادند.

باید بپذیریم، انچه که در سیاست خارجی غایب است همان کلمه مقدس دیپلماسی و منش دیپلماتیک است. با تاسف به استثنای جمعی اندک از دیپلمات های ما، خیلی از انها به جای مذاکره مشغول محاوره و مشاوره برای استخدام قوم و خویش خود هستند، به جای جمع اوری اطلاعات مشغول خبر چینی از همکاران خویش بر مبنای سمتی و زبانیست، گزارش دهی شفاف را فراموش کرده و در حال جمع اوری قبض های حق و ناحق برای توجیه مصارف است و در اخیر اینکه نام زیبای منافع ملی را به خیانت ملی مسمی نموده اند. مگر نداریم دیپلمات فراری، دیپلمات اروپایی شده، دیپلمات بی سواد، دیپلمات بچه وزیر، بچه قوماندان، بچه وکیل؟ پس با گماشتن افراد بی لیاقت جدید، بر بی کفایتی ها و صد ها تعاریف ذکر ناشده نیفزایید.

تقرر یافته های جدید، هنر مدیرت بحران میدانند یا یاد میگیرند؟ اگر راه حل برای مشکل را میدانستند صدها جوان ما به قتلگاه نمیرفت، تعامل با فرهنگ های دیگر از وجنات عالیجنابان پیداست، در فن مذاکره و چانه زنی هم که دست همه را از پشت بسته است و الا با وجود جنایت، سفارت را کمایی نمیکرد. شاید در کار ارائه خدمات کنسولی، با به استخدام گرفتن چند بیچاره به صفت کارمند محلی نیز با شکل مواجه نشوند.
شاید در جواب همه دلایل ذکر شده گفته شود که سفارت خانه های اردن و قزاقستان، آنچنان حیاتی نیست تا افراد متخصص لازم داشته باشد. پس چرا به جای گدایی و دراز نمودن کشکول حقارت، شروع به کم کردن درازای سازمانهای طویل نمی کنید که از جمله همین سفارت خانه های ناکارا و بی خاصیت هست.

عبور تاجیک از تاجیک بودن، هزاره از هزاره بودن، پشتون از پشتون بودن، ازبک از ازبک بودن آنهم در دفاع از جانیان خویش است که زمینه افغانستان مترقی و آباد را فراهم میکند. تا زمانیکه از زشت ترین، بد کاره ترین و فاسد ترین خود به زعم متعلق بودن به قوم خود دفاع میکنیم، امیدی به آینده پایدار و با سعادت نیست. از رهبری حکومت میخواهیم تا با تقرر این ادمها به دیپلماسی و دیپلمات های جوان، تحصیلکرده و با شرف توهین نکنند.

ناراحتم!

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *