حادثه و تدبیر

انفجار مهیب در کابل و آنهم در منطقه سبز دیپلماتیک که منجر به کشته و زخمی شدن بسیاری از هموطنان مان شد، بدون شک وجود همه مارا لرزاند. لرزش وجود بیشتر احساسی بود تا ساختاری و با تاسف ماندگاری این لرزش ها کوتاه مدت می باشد و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی به ارامش تبدیل خواهد شد. جدای از حوادث تلخ سال پار، رویداد های همین سال مانند حادثه شفاخانه سردار داود که صد ها نفر در آن ذبح گردید عکس های فیسبوک ما را برای اندک زمان کوتاه خونی نکرد؟ حمام خون در قول اردوی مزار که جان بهترین های ما را گرفت، غوغای رسانه ای و شبکه های اجتماعی را به آسمان نبرد و بعد با شروع مسابقه فوتبال، خنده را بر لب های مان جاری نساخت؟ اینک نیز بعد از گذر زمان کوتاهی و با پر شدن گودال محل انفجار، ناله های ما نیز همانند دود اولیه انفجار فروکش خواهد کرد و به زمین خواهد نشست.

 علت این فراموشی را میتوان در کلام فیلسوفان جست که گفته است “حافظه انسان کوتاه است” و یا از روانشناسان به عاریت گرفت که “با ورود اطلاعات جدید، اطلاعات کهنه از حافظه کوتاه مدت پاک و به حافظه بلند مدت انتقال خواهد یافت” و یا هم از شهروندان عادی کشور شنید که “اگر از یاد نبریم با کثرت حوادث و به ذهن سپاری انها دیوانه خواهیم شد”. بدون شک علت هرچه باشد، واقعیت اینست که ما افغانها یاد گرفته ایم حادثه را زود فراموش کنیم و بگوییم همه چیز خیریت است و تقدیر در دست خدا و انشالله همه چیز خوب خواهد شد. صد البته زندگی بدون معنویات و بدون باورمندی به خدا دنیای نیهیلیستی و پوچ گرایی را به ارمغان خواهد آورد اما سیاست گری، گرداندن چرخ اقتصاد و اداره جامعه با توکل به قضا و قدر، اسباب هبوط جوامع و نظام ها را به دنبال خواهد داشت. ملت های سعادتمند و از رفاه برخوردار خواهند بود که از کنار حوادث ملی به سادگی عبور نکنند و با بررسی کارشناسی و علمی حوادث، امنیت آیندگان را تضمین نمایند و حد اقل اطمینان اینکه حادثه از این نوع دیگر اتفاق نخواهد افتاد و ملت را دیگربار بر گلیم غم نخواهد شاند.

در زمستان سال 1386، در چوک کوته سنگی کابل، یکی از موتر های کاروان نظامی آمریکایی، کراچی وانی را زیر گرفت. گرچند نیروهای امریکایی زخمی را با وسایط شان بردند اما مردم با دیدن این حادثه تجمع اعتراضی بر پا کردند و شعار های ضد امریکایی سر دادند. در میان انبوه از جمعیت پیر مردی مو سفیدی با لهجه کابلی با فریاد بلندش، آبی سردی را بر دستان همه ریخت. او گفت ” او برادرا کجا بودید که در همی چوک ده ها جنازه ره مه بدست خود حمل کردوم و به خاک سپوردوم، چرا او وقت تظاهرات نمیکردید و آلی که یک ادم زخمی شده و  مردنش هم مالوم نیست، غال و مغال راه انداختید، شکر خوده بکشید که دولت اس و بی بازخاصی سابق ختم شده”.

 مردم متفرق شدند و موتر های امریکایی نیز راه خود را گرفت. هدف از نقل قول بالا، تاکید بر لزوم دولت و تبری از بی دولتی و جامعه آنارشی میباشد. طبیعی هست که به دنبال هر حادثه ی، دستان شهروندان، به سوی نهاد های دولتی و حکومتی مبنی بر کفایتی شان نشانه میروند و این امر تا جای ادامه می یابد که خیلی ها، نبودن آنها را بر  بودن شان ترجیح میدهند. حکومتی ها باید بپذیرند که در بسیاری از امور بویژه امنیتی، کوتاهی های زیادی وجود دارد که نیازمند اصلاحات بنیادی میباشد اما از یاد نباید برد که پدیده های امنیتی در کشور ما با پیچیده گی های استخباراتی گسترده ی روبروست که خیلی، علل ان را برآیند “بازی کوچک” میان قدرت های منطقه ی می دانند. نقد از حکومت و اگاه نمودن آنها از خالیگاه های شان امر نیکو و پسندیده است اما دعا کردن و احیانا تلاش برای سرنگونی آن در شرایط کنونی کار قابل نکوهش است.

وقوع این نوع حوادث از ابعاد سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی قابل بررسی است. وجود دو رهبر، با سلیقه های متفاوت که در خیلی از سیاست ها و پالیسی ها هم نظر نیست، راه را برای ادارات خالی از مدیر و تشویق عدم پاسخگویی باز کرده است و عدم میل برای خدمت گذاری را حتی در صفوف ارتش تقویت نموده است. ادامه یافتن بازی قدرت های منطقه ی در زمین افغانستان و عدم توانایی رهبران سیاسی کشور جهت اطمینان دادن انها از عدم تهدید دیگری، انهم از مجاری دیپلماتیک باعث شده است تا کشور های مانند پاکستان، روسیه و ایران، منافع خود را در تقویت گروه های هراس افگن بییند. عدم رهبری درست و فساد گسترده در سکتورهای امنیتی مانند وزارت های داخله و دفاع راه را برای نفوذی های دشمن باز میکنند و با افشای این خیانت، روحیه سربازان در خط اول جنگ اسیب خواهد دید. چنانچه از خود گذری میان رهبران حکومت وحدت ملی جهت منافع ملی، تقویت ابزار دیپلماتیک برای اطمینان خاطر قدرت های درگیر در کشور و نیز تلاش برای ریشه کن نمودن عناصر نفوذی و فساد از دستگاه های امنیتی صورت نگیرد، بعید نیست در اینده نه چندان دور، کشور تجربه تلخ دهه هفتاد را از سر نگذراند.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *